#لغت_نامه_دهق
لغت دهقی فارسی دَری
1 -بادیه : ظرفی از جنس روی یا مس قلم کاری شده برای آشپزی
2 -بِپِیم : اندازه بگیر
3 -بِتا حاشُونه : به سرعت ، تند
4 -بدانگاری : زشت و بد ترکیب
5 -بَرَنجِه (بَرِجِه) : طناب برای پهن کردن لباس های شسته
6 -پابازی : پافشاری
7 -پا بورون : بیرون رفتن به جهت اسهال
8 -پی سُوز : چراغ فیتیله ایی که با روغن می سوخت
9 -تِک داد : بند آمد (بارش) ، متوقف شد
10 -تِموم : تمام